این لینک به دلیل گرفتن امتیاز منفی زیاد به صورت خودکار حذف شده است.
سکولاریسم یعنی مرگ بر اسلام! ـ۱۹ کلیک
hamishak.blogspot.comسیامک مهر ..... در جامعه-ی امروز ایران و پس از تجربه-ی خونبار سه دهه آزار و زجر و شکنجه و مرگ و پلیدی و تباهی و پریشانی که بنا به نص صریح متن هرزنامه-ی قرآن بر ایرانیان هموار گشته، وقتی صحبت از آزادی می کنیم یعنی مرگ بر اسلام. وقتی می گوییم سکولاریسم یعنی مرگ بر اسلام. دموکراسی یعنی مرگ بر اسلام. پلورالیسم یعنی مرگ بر اسلام. جامعه-ی مدنی یعنی مرگ بر اسلام. حقوق بشر یعنی مرگ بر اسلام. با مشارکت متولیان اسلام به هیچ کدام از این ارزش ها نمی توان دست یافت. در فردای میهن با هیچ آخوند و اسلامباره و دینفروش و گرگ و کفتاری همخانه و همکاسه نخواهیم شد. در مواجهه با مسئله-ی اسلام که بغرنج جامعه-ی ماست بیشتر از هر نکته باید به حقیقت اسلام توجه کنیم، نه به سخنان اسلامفروشان و فریبکاران مسلمان که بنا به مصلحت اسلام دهان باز می کنند و امروز صدای بلندی هم دارند و رسانه های استعماری نیز به خدمت ایشان برخاسته اند. روشنفکران سکولار اگر فردای ایران را با خیال آشتی و گفتگو و شریک شدن با اسلامگرایان می خواهند بسازند، دست به قماری می زنند که باخت مفتضحانه-ی آنها از هم اکنون قابل پیش بینی است. تجربه-ی شراکت و همدستی با خمینی را هم که در انبان داریم. در طول تاریخ اسلام انبوهی زباله خوار و گورستان گرد بنام "مفسر و محدث و راوی و شارح و متأله و متکلم" بوده اند و هستند که بر حجم و ابعاد هولناکِ فضولات اسلامی دم به دم افزوده اند و امروز روز نیز اسلامباره هایی به نام روشنفکر دینی و نواندیش دینی و فیلسوف اسلامی که متامورف همان انگل-ها و نوع تغییر ژنتیک یافته-ی همان ویروس ها هستند به این مجموعه اضافه شده اند و مدام این شکمبه-ی خوک را باد می کنند. امروز هم عنکبوت های حقیر و نواندیشان دینی در ادامه-ی فعالیت عنکبوت بزرگی که تارتنی را از آستانه-ی غار تاریک خود آغاز کرده بود، همان شیوه را در به بند کشیدن خرد مردمان پیشه-ی خود ساخته و به این گمان در اذهان سست-اندیش دامن می زنند که گویا بدون افکار و باورهای زشت و پلید و انسان ستیز آیین اهریمن زندگی ممکن و مقدور نیست. رگ رگِ وجود و تک تک سلول های مغز نواندیشان دینی به مانند هر آیت الله و اسلامباره ای از آیه و یاوه و حدیث و هسته-ی فضولاتِ حشرات و وحوش بیابان های نجد و حجاز ساخته شده و قوام یافته است. مگر پرداختن به تجربه-ی نبوی و قبض و بسطِ بند تُنبان رسول الله به هنگام تجاوز به دختربچه-ی شش ساله دانش و فلسفه است؟ مگر چه فرقی است بین عبدالکریم سروش با حسین الله کرم؟ با چماق چه دانشگاه را ویران و تعطیل کنید و چه به سینما و کتابفروشی هجوم آورید و آتش بزنید، در هر صورت چماقدار و لمپنید. هر چقدر مسعود ده نمکی هنرمند است، عبدالکریم سروش هم فیلسوف. طفلک هنر، طفلک فلسفه. مسلمان زمانی هم که فیلسوف می شود، روضه-ی فلسفه می خواند. روضه-ی کانت می خواند، روضه-ی پوپر می خواند. این چه گونه فیلسوفانی اند که از تمامی موضوعات و مسائل جهان و انسان...
توجه: ۱۰ کاربر بر این باورند که این لینک مشکل توهینآمیز دارد.
tohin